• وبلاگ : tarikh
  • يادداشت : 1
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    معتصم خليفه عباسي، چنانکه نظام الملک در سياست نامه خود مي نويسد به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ايراني، بابک ، مازيار وافشين رو که هر سه آنها به حيله اسير شده بودند به دار آويخته بود،مجلس ضيافتي ترتيب داده بود که در طول آن 3 بار پياپي مجلس را ترک گفت و هربار ساعتي بعد برمي گشت.

    در بار سوم در پاسخ حاضران که جوياي علت اين غيبت ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به يکي از دختران پدر کشته اين سه سردار تجاوز کرده است، و حاضران با او از اين بابت به نماز ايستادند و خداوند را شکر گفتند. (تولدي ديگر-شجاع الدين شفا).

    برگرفته از مجله ي خاور
    به اين ترتيب دستها و پاهاي بابک را بريدند . چون بابک برزمين درغلتيد، خليفه دستور داد شکمش را بدرد... پس از ساعاتي که اين حالت بربابک گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا کند.
    پس ازآن چوبه‌ي داري در ميدان شهر سامرا افراشتند و لاشه‌ي بابک را بردار زدند، و سرش را خليفه به خراسان فرستاد .


    آخرين گفتار بابک چنين بوده است :
    تو اي معتصم خيال مکن که با کشتن من فرياد استقلال طلبي ايرانيان را خاموش خواهي کرد من لرزه اي بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دير يا زود آن را سرنگون خواهد نمود ..

    تو اکنون که مرا تکه تکه ميکني هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ايران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالي شما پاسداران جهل و ستم را از ميان بر خواهد داشت !
    اين را بدان که ايراني هرگز زير بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بيگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسي به جوانان ايران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد .

    من مردانگي و درس مبارزه را به جوانان ايران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشيرش را براي بريدن دست و پاهاي من تيز ميکند صدها ايراني با خون بجوش آمده آماده طغيان هستند مازيار هنوز مبارزه ميکند و صدها بابک و مازيار ديگر آماده اند تا مردانه برخيزند و ميهن گرامي را از دست متجاوزان و يوغ اعراب بدوي و مردم فريب برهانند .

    اما تو اي افشين . . . در انتظار
    و بدينسان نخست دست چپ بابک بريده شد و سپس دست راست او و بعد پاهايش و در نهايت دو خنجر در ميان دنده هايش فرو رفت و آخرين سخني که بابک با فريادي بلند بر زبان آورد اين بود :
    " پاينده ايران "
    روز اعدام بابک خرمدين و تکه تکه کردن بدنش در تاريخ 2 صفر سال 223 هجري قمري انجام گرفت که مسعودي در کتاب مشهور مروج الذهب اين تاريخ را براي ايرانيان بسيار مهم دانسته است اعدام بابک چنان واقعه‌ي مهمي تلقي شد که محل اعدامش تا چند قرن ديگر بنام خشبه‌ي بابک يعني چوبه‌ي دار بابک در شهرِ سامرا که در زمان اعدام بابک پايتخت دولت عباسي بود شهرت همگاني داشت و يکي از نقاط مهم و ديدني شهر تلقي ميشد

    برادر بابک يعني آذين را نيز خليفه به بغداد فرستاد و به نايبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند.

    طبري مينويسد که وقتي دژخيمْ دستها و پاهاي برادر بابک را مي‌بُريد، او نه واکنشي از خودش بروز ميداد و نه فريادي برمي‌آورد. جسد اين مرد را نيز در بغداد بردار کردند.
    براي آنکه همه‌ي مردم بشنوند ....که اکنون دژخيم به بابک نزديک ميشود و دقايقي ديگر بابک اعدام خواهد شد، چندين جارچي در اطراف و اکناف با صداي بلند بانگ ميزدند نَوَد نَوَد اين اسمِ دژخيم بود و همه اورا ميشناختند .
    ابن الجوزي مينويسد که وقتي بابک را براي اعدام بردند خليفه درکنارش نشست و به او گفت: تو که اينهمه استواري نشان ميدادي اکنون خواهيم ديد که طاقتت دربرابر مرگ چند است!

    بابک گفت: خواهيد ديد.

    چون يک دست بابک را به شمشير زدند، بابک با خوني که از بازويش فوران ميکرد صورتش را رنگين کرد. خليفه ازاوپرسيد: چرا چنين کردي؟ بابک گفت: وقتي دستهايم را قطع کنند خونهاي بدنم خارج ميشود و چهره‌ام زرد ميشود، و تو خواهي پنداشت که رنگ رويم از ترسِ مرگ زرد شده است.. چهره‌ام را خونين کردم تا زرديش ديده نشود .
    به اين ترتيب دستها و پاهاي بابک را بريدند . چون بابک برزمين درغلتيد، خليفه دستور داد شکمش را بدرد... پس از ساعاتي که اين حالت بربابک گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا کند.
    پس ازآن چوبه‌ي داري در ميدان شهر سامرا افراشتند و لاشه‌ي بابک را بردار زدند، و سرش را خليفه به خراسان فرستاد .


    آخرين گفتار بابک چنين بوده است :
    تو اي معتصم خيال مکن که با کشتن من فرياد استقلال طلبي ايرانيان را خاموش خواهي کرد من لرزه اي بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دير يا زود آن را سرنگون خواهد نمود ..

    تو اکنون که مرا تکه تکه ميکني هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ايران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالي شما پاسداران جهل و ستم را از ميان بر خواهد داشت !
    داستان تاريخي اعدام بابک خرمدين
    روز قبل از اعدام،خليفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند وي را ببينند.

    بنا بر نظر يکي از درباريان قرار برآن شد که وي را سوار بر پيلي کرده در شهر بگردانند.

    پيل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار برآن زدند؛ و بابک را در رختي زنانه و بسيارزننده و تحقيرکننده برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند.

    پس ازآن مراسم اعدام بابک با سروصداي بسيار زياد با حضور شخص خليفه برفراز سکوي مخصوصي که براي اين کار دربيرون شهر تهيه شده بود، برگزار شد.
    با سلام و خسته نباشيد
    مدتي هست که کسب درآمد از طريق اينترنت در ايران رونق پيدا کرده است . زماني تنها افرادي از اين سيستم سود مي بردند که آشنايي کامل با اينترنت و تجارت الکترونيک داشتند اما در حال حاضر سيستم هايي پياده شده که تمام کاربرهاي اينترنت چه مبتدي چه حرفه اي با کمي تلاش ميتوانيد از آن استفاده و کسب درآمد کنند .
    فقط کافيه
    1- عضو بشيد
    2- کد رو دريافت کنيد
    3-در قالبتون درج کنيد

    و به ازاي بازديد کنندگان وبلاگ يا سايتتون درآمدي مادام العمر کسب کنيد
    مزاياي اين سيستم
    به ازاي هر اي پي به شما مبلغ 100 ريال پرداخت خواهيم نمود.
    تسويه حساب ها روزانه و حداکثر دو ساعته مي باشند.
    شمارش براي شما بدون وقفه انجام خواهد شد.
    و تمامي اي پي ها بدون لحظه اي تاخير براي شما محاسبه خواهد شد.
    اين يعني کسب درامد از تک تک اي پي هاي براي شما.
    نکته : بدون محدوديت از استفاده در کنار ديگر سيستم ها.
    نکته مهم : مانع از باز شدن هيچ پاپ اپي نمي شود و به همراه هر نوع پاپ اپ و هر نوع سيستم کسب درامد ديگر سريعا باز ميشود.
    در ضمن ليست اثبات پرداختي ها که به صورت روزانه انجام ميشند در سايت موجود است.
    براي ثبت نام روي ثبت نام کليک کنيد
    با تشکر و آرزوي موفقيت براي شما.

    با سلام خدمت مدير گرامي چه سليقه اي داري بشمت اجب قشنگ وبلاگتو درست کردي دوست عزيز اگه مي خوايي پول دار بشي اينجا کليک کنيد>ثبت نام کن >اگهي هاي کليکي رونگاه کن و پول در بيار>به حساب خود واريز کن منتظرت هستم دوستم گوت بايي.